مردی جوان ۲۱ فروردین سال گذشته به ماموران پلیس اسلامشهر خبر داد دوستش گم شده است. این مرد در توضیحی که به ماموران داد، گفت: «من و خسرو در نمایشگاه ماشین کار میکنیم. او امروز صبح به نمایشگاه نیامد. امکان نداشت بدون اینکه اطلاع دهد غیبت کند. با تلفن همراه «خسرو» تماس گرفتم اما جواب نداد. مقابل خانهاش رفتم و زنگ زدم. کسی در را باز نکرد اما صدای تلویزیونش بلند بود و فکر میکنم برایش اتفاقی افتاده است.» وقتی ماموران در جریان این موضوع قرار گرفتند خود را به منزل خسرو رساندند و وارد خانه شدند. آنها جسد این مرد را در حالیکه روی زمین افتاده بود پیدا کردند. وضعیت جسد نشان میداد او قربانی یک انتقامگیری شدهاست.
به دستور بازپرس ویژه قتل، جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت و تحقیق از دوست خسرو آغاز شد. او گفت: «تا جایی که در جریان هستم خسرو با زنی به نام «تانیا» رابطه داشت اما مدتی بود که تانیا او را ترک کرده بود. خسرو میگفت ظاهرا شخص دیگری هم عاشق تانیا شده است. این زن بدون اطلاع خسرو او را ترک کرده بود.» گفتههای این مرد را مدیر ساختمانی که خسرو در آن زندگی میکرد نیز مورد تایید قرار داد. او گفت: زنان زیادی به خانه خسرو رفتوآمد داشتند اما بیشتر از همه آنها زنی به اینجا میآمد که خود را تانیا معرفی میکرد. هربار معترض میشدم تانیا میگفت خسرو قرار است او را عقد کند. از یک هفته قبل دیگر این زن را ندیدم. میدانستم این اواخر با خسرو اختلافاتی پیدا کرده بود.
پلیس با توجه به سرنخهایی که از تانیا به دست آمد، در گام بعدی تحقیقات خود این زن را شناسایی کرد. او در بازجوییها گفت از مرگ خسرو خبر ندارد اما فکر میکند جوانی به نام «نیما» او را کشته است. او گفت: نیما عاشق من شده بود و میدانست با خسرو رابطه دارم. مدتی بود به دلیل جرمی در زندان بود. به من گفته بود اگر بیرون بیایم و بفهمم هنوز با خسرو ارتباط داری تو را میکشم. من هم از ترس جانم بدون اینکه به خسرو بگویم او را ترک کردم. خسرو میدانست نیما عاشق من شده است. میگفت خودم با او صحبت میکنم. من نمیخواستم اتفاقی بیفتد به همین دلیل هم او را ترک کردم.
ماموران با به دست آوردن سرنخ از نیما متوجه شدند او مدتی است در خانهای که به یکی از دوستانش به نام «سعید» تعلق دارد مخفی شده است. پلیس با محاصره خانه، نیما را بازداشت کرد. این مرد اعتراف کرد با همدستی دوستش دست به این قتل زده است و سعید هم در این قتل دست داشته است. تحقیقات پلیس فاش کرد، سعید و اعضای خانوادهاش به دلیل فساد اخلاقی با مردان زیادی در ارتباط بودند و خسرو هم یکی از آنها بود. در این بین وقتی سعید متوجه شد خسرو با دختر کوچکش رابطه برقرار کرده است تصمیم به انتقام گرفت و با نیما همدستی کرد و او را کشت. همچنین فاش شد آنها شب حادثه به عنوان میهمان به همراه نرگس و مریم -دختر و همسر سعید- به خانه خسرو رفتند و بعد از صرف شام او را غافلگیر کردند و به قتل رساندند.
متهمان با اعتراف به نقشی که در قتل داشتند اتهاماتشان را پذیرفتند و در نهایت پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه ارجاع شد. روز گذشته متهمان در شعبه ۷۱ دادگاه کیفریاستان تهران پای میز محاکمه رفتند. در ابتدا نماینده دادستان در جایگاه حاضر شد و بعد از تقدیم کیفرخواست درخواست صدور حکم قانونی کرد.
سپس فرزندان خسرو در جایگاه ایستادند و برای قاتل درخواست صدور حکم قصاص کردند. همسر مقتول هم گفت: من و شوهرم رابطه خوبی داشتیم اما چون او کارش در تهران بود خانهای مجردی گرفته بود و در تهران زندگی میکرد و ما در شهرستان دیگری بودیم. ما هیچ اختلافی با هم نداشتیم.
در ادامه نیما در جایگاه حاضر شد. او گفت: اتهام قتل را قبول ندارم. مدتی بود در خانه سعید زندگی میکردم. میخواستم با دخترش نرگس ازدواج کنم و قصدم این بود که تانیا را فراموش کنم. تا اینکه متوجه شدیم خسرو به دختر کوچک سعید تجاوز کرده است. سعید خیلی عصبی بود و گفت میخواهد انتقام بگیرد. نرگس هم از من خواست پدرش را کمک کنم. من هم قبول کردم. آن شب به عنوان میهمان به خانه خسرو رفتیم.
به جز من و سعید نرگس و مادرش مریم هم بودند. شام خوردیم و بعد از شام خسرو یک شبکه ماهوارهای غیراخلاقی را روشن کرد. من و سعید که فرصت را مناسب دیدیم با خسرو درگیر شدیم. من فقط دو چوب به سرش زدم بعد سعید او را با ضربات متعدد چاقو به قتل رساند. من هیچ نقشی در وارد آوردن ضربات چاقو نداشتم.
متهم در ادامه گفت: من و سعید هر کدام بعد از قتل، یک دست از لباسهای مقتول را برداشتیم و پوشیدیم، لباسهای خونی خودمان را هم به سطل زباله بیرون از خانه انداختیم. بعد از نیما، سعید در جایگاه حاضر شد. او گفت: مدتی قبل جوانی دنبال همسرم افتاده بود. همسرم او را به خانه آورد و با هم آشنا شدیم. او گفت میخواهد با دخترم نرگس ازدواج کند و بعد از آن در خانه ما ماند. اینطور بود که نیما وارد خانواده ما شد.
من نمیدانستم او خودش را در خانه من پنهان کرده است و فکر میکردم واقعا عاشق دخترم شده است تا اینکه ماجرای تجاوز خسرو به دختر کوچکم پیش آمد. نیما خودش گفت حاضر است با من بیاید و پیشنهاد داد او را بکشیم. وقتی روز حادثه به خانه خسرو رفتیم من و نیما با هم خسرو را زدیم البته ضربات اصلی را نیما وارد کرد.
در ادامه وقتی دو متهم با هم مواجهه حضوری داشتند هر دو گفتههای هم را انکار کردند. سپس مریم در جایگاه حاضر شد. او گفت: من در قتل نقشی نداشتم و شوهرم بود که این نقشه را طراحی کرد. شوهرم میخواست هر طور شده خسرو را بکشد. آن روز هم وقتی خسرو ما را دعوت کرد و با هم به خانه این مرد رفتیم سعید دو چاقوی آشپزخانه را کاملا تیز کرد و یکی را به نیما داد و یکی را خودش برداشت بعد هم وقتی خسرو فیلم غیراخلاقی گذاشت آنها به سمتش رفتند و وی را کشتند. با توجه به اینکه متهم ردیف چهارم از زندان به دادگاه منتقل نشده بود ادامه رسیدگی به بعد موکول شد.