ads مکان تبلیغات شما
زمان جاری : جمعه 14 اردیبهشت 1403 - 12:41 قبل از ظهر
نام کاربری :
پسورد :

ads ads ads ads
پاسخ جدید
نویسنده پیام
leili
آنلاین

ارسال‌ها : 5
عضویت: 11 /4 /1396
تو كیستی، كه من اینگونه بی تو بی تابم؟ (فریدون مشیری)
تو كیستی، كه من اینگونه بی تو بی تابم؟
شب از هجوم خیالت نمی برد خوابم .
تو چیستی، كه من از موج هر تبسم تو
بسان قایق، سرگشته، روی گردابم!

تو در كدام سحر، بر كدام اسب سپید؟
تو را كدام خدا؟
تو از كدام جهان؟
تو در كدام كرانه، تو از كدام صدف؟
تو در كدام چمن، همره كدام نسیم؟
تو از كدام سبو؟

من از كجا سر راه تو آمدم ناگاه!
چه كرد با دل من آن نگاه شیرین، آه!
مدام پیش نگاهی، مدام پیش نگاه!
كدام نشاه دویده است از تو در تن من؟

كه ذره های وجودم تو را كه می بینند،
به رقص می آیند،
سرود میخوانند!

چه آرزوی محالی است زیستن با تو
مرا همین بگذارند یك سخن با تو:
به من بگو كه مرا از دهان شیر بگیر!
به من بگو كه برو در دهان شیر بمیر!

بگو برو جگر كوه قاف را بشكاف!
ستاره ها را از آسمان بیار به زیر؟
ترا به هر چه تو گویی، به دوستی سوگند
هر آنچه خواهی از من بخواه، صبر مخواه.
كه صبر، راه درازی به مرگ پیوسته ست!

تو آرزوی بلندی و، دست من كوتاه
تو دوردست امیدی و پای من خسته ست.
همه وجود تو مهر است و جان من محروم
چراغ چشم تو سبزست و راه من بسته است.

دوشنبه 12 تیر 1396 - 00:20
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر





برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.